حیاط خلوت

خوش آمدی رهگذر مجالی را کنار من بگذران

حیاط خلوت

خوش آمدی رهگذر مجالی را کنار من بگذران

تو هم آغاز کن و از پایان مترس که پایانی بر این آغازت نخواهد بود

سلام، خداحافظ .همین است فرصت من وتو برای با هم بودن . پس طولانی ترین سلام را برتو می گویم و از گفتن خدا حافظ بیزارم . در کوچه های بیقرار زندگی سلام بر تو ...

می خواهم شروع کنم . با توکل به خداوندی که دارم ، یاد جمله ای از یکی از دوستانم افتادم که می گفت :"هر کدام از ما بندگان  خدایی داریم و خدای هرکس قویتر باشد هم اوست که پیروز است."

این جمله در ابتدا به مزاج من نساخت اما بعد از اینکه روی آن فکر کردم دیدم ، آری بدرستیکه خداوند ما آنقدر بزرگ است که هر کدام از ما گوشه ای از او را به عنوان پروردگار خویش می پذیریم  ولذا هر کس گوشه بزرگتر وسنگین تری را خدای خویش کرد ، پروردگارش نیز بزرگتر وقویتر خواهد بود و به دنبال آن هم بنده موفق تری خواهد شد.

مجالی نباید به هرزه پرداخت و همواره باید بر خویش مراقبت ورزم که از راهم خروج نکنم . همه چیز دارم جز بهانه ، پس باید شروع کرد. همه باید شروع کنند اما هر چه زودتر بهتر.

همه باید بدانند که آغاز شیرین ترین لحظه ی حیات است . چنانچه ما امروزی ها مراسم هایی را برای آغاز حیات ، آغاز زندگی ، آغاز بندگی و... می گیریم .

چه زیباست آغازی که پایان ندارد و چه سخت است در این راه ماندن و بودن .

پس تو هم آغاز کن و از پایان مترس که پایانی بر این آغازت نخواهد بود ، جز توانت و امیدت

پس باید هروز بر این دو بیفزایی تا هرگز بی پایان باشی .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد